نه جبر روزگار ما را ساخت نه بی قراری سخت انتظار
پس باز هم منتظر می مانم...
تا که دستان تو راهش بدهد
پنجره را بگشاید
دلم به اندازه تمام دلتنگی ها تنگ است.
خدای من فقط تو می دانی ...
ومن می دانم که دلتنگی ام را مهربانی تو همراهی می کند.
از در در آمدی و من از خود بدر شدم
گویی از این جهان به جهان دگر شدم
سعدی